آرسامآرسام، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 30 روز سن داره

برای عشقمون

قربانی

باباحاجی گلم

1395/11/11 21:24
نویسنده : مامان و بابا
133 بازدید
اشتراک گذاری

پسر گلم این ماه باباحاجی حالش خیلی بده و چندوقته تو خونه مامانی با پوشک و تشک مواج افتاده.خاله و مامان حاجی هم که هستن.قربونش برم من.اصلا حال هیچی ندارن ولی ی روز که تو داشتی میرقصیدی دستای بی حالشونو دوبار بهم زدن و برات دست زدن.اشک همه دراومد.توهم که دیگه فعلا میری خونه مامان جون چون نمیشه خونه مامانی باشی.مامانی درگیر باباحاجیه.خدا خودش رحم کنه.ی روزبزرگ میشی و شاید اصلا باباحاجیو یادت نیاد ولی باباحاجی خیلی دوست داشت.زمان سالمی یک شب درمیون یا هرشب بهت زنگ میزد حتی زمانی که تو اصلا حرف زدن بلد نبودی.برات چقدر میخوند و تو میرقصیدی.کوچکتر بودی صداشون تو گوشی ضبطکرده بودم برات میزاشتم میخوابیدی.همیشه زنگ میزدن و پشت گوشی برات دوبیتی میخوندن.ولی الان افتادن رو تخت و فقط و فقطوقتی تو رو میبینن لبخند رو لباشون میشینه.عجیب دوست دارن.2 عکس تو مریضیشون گرفتم میزارم برات پسرم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)