عکسهای۲۵تا۲۶ماهگی آرسام
پسرم این ماهم خیلی شیطون شدی و متاسفانه یکم حرفای بد میزنی.ولی خیلی بامزه.عاشق بازیهای کامپیوتری دندون بازی هستی.انشاله دندون پزشک بشی.پسرم حرف خیلی میزنی آدم یادش میره واقعا.شهر حسنی و آقا پلیسه و کلاغه رو بلدی.این ماه من کلاس داشتم دو روز رفتیم مشهد.باباحاجی هم اونجا بودن و متاسفانه حالشون خیلی بده.انشاله خدا شفاشون بده و حالا حالاها برامون نگهشون داره.تو روزا خونه خاله میموندی من میرفتم کلاس.دید دیدتم برده بودیم.دست باباحاجی رو میگرفتی و میبردی دستشویی فدات شم.خونه خاله فاطی و عمه سیما پوشکت میکردم چون میترسیدم ی وقت فرشاشون جیشی بشه.الهی دورت بگردم شیرین زبون من که خیلی خیلی خوب حرف میزنی.عاشقتم.
عزیزم این رذ ذست و پاتو خاله فریده ازت گرفته و نگه ذاشته.فدای دست و پات بشم
این ژله هم من واست درست کردم که خیلی خوشت اومد و همشو خوردی گلم
اینم اولین برفی که پسرم در مشهد دید.اینجا حیاط خونه عمه سیما روز جمعه برف اومد وشما از پنجره برفو دیدی عشقم.