آرسامآرسام، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 19 روز سن داره

برای عشقمون

قربانی

۰۴/۲۲ تا ۰۷/۲۲

1398/5/10 15:25
نویسنده : مامان و بابا
257 بازدید
اشتراک گذاری

پسرم تو سه ماه تابستون میبرمت کلاس ژیمناستیک.خیلی دوست داری.روزای فرد ساعت۳تا۴.فقط سختیش اینه که من باید باهات بیام و بشینم اونجا.هم گرممه خیلی هم بعدش میرم باجه عصر سختمه.ولی چون تو دوست داری منم میام.ی روز در هفته هم که میری کلاس بلز تو موسسه عرفان با خاله مرجان مهربون.عزیزم تو شهریور عماد و عمران اومدن اینجا یه مدت تو همش اونجا بودی و به خاطر ذوق عمران دیگه شهریور کلاس ژیمناستیکم نرفتی.ی روز با عمران و باباسعید رفتی استخر و کلی بهت خوش گذشت.یروزم با عمران دوتایی رفتین حموم تو وان کلی بازی کردین.ی کلمه جالب این مدت ازت شنیدم به جا که بگی پاره پوره گفتی پوره  پاره.خخخخخ

پسرم تابستون دو دفعه من با خودم بردمت استخر.خیلی خوب بود.دیگه بزرگ میشی و نمیتونم با خودم ببرمت.چه حیف.عزیم تو مرداد بابا چندروز اقاجون و مامان جون و برد ایرانشهر.من و شما تنها بودیم و مهمون خونه مامانی.45روز عمو محمد مکه بود سدنا با خاله فریدع خونه مامانی بودن.خیلی خوب بود.من هرروز میدیدمش.

بلبل زبونی شدی حسابی.سدنا رو خیلی دوست داری.یکم بهش حسودیت میشه ولی اصلا اذیتش نمیکنی عشقم.انشاله تولد امسالت ی تولد کوچولو باهم میگیریمبه امید خدا.از اول مهر با لباس فرمای جدیدیت رفتی کودک آینده ولی گوش نمیدی هر روز بپوشیشون.لباسات خیلی خوشکلن.تولدت امشال تو مرکزم جشن گرفتن و بهت کلی خوش گذشت.ی کار خیلی بد که این مدت انجام میدی اینی که فقط هر لباسی خودت میخوای میپوشی و اصلا تو این زمینه به حرف من و بابا نمیکنی و من واقعا حرص میخورم.انشاله هرچه زودتر از سرت بره عشقم.عکسای این مدت برات میزارم گلم

روز اربعین تو مرکز آش پختین و همتون آرزو کردین.تیچر ارزوی شما رو به من گفت.کلی خندیدم.آرزو کرده بودی که امام حسین و خدا رو خیلی دوست داری.خخخخ

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پسندها (2)

نظرات (0)