آرسامآرسام، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 19 روز سن داره

برای عشقمون

قربانی

عکسهای30تا31ماهگی آرسام

1396/3/5 22:59
نویسنده : مامان و بابا
141 بازدید
اشتراک گذاری

پسرم دیگه از 2.5سال رد شدی عشقم.این ماه هممثل بقیه ماهها گذشت.من و شما و بابا سعید باهم سه تایی رفتیم چند روززاهدان و ایرانشهر و چابهار.اونجا رفتیم دریا رو شما در اولین دیدارت با دریا گفتی بریم خونمون که اینجا پاهام کثیف میشه.چون بدت میومد رو ماسه ها راه بری عزیزم.پسرم اونجا رفتیم خونه پسرعمه بابا.اونا ی پسر کوچولو داشتن اسمش فتاح بود.شما با اون بازی میکردی و لباس بلوچی هم ازش گرفتی و پوشیدی.تو ماشین از دریا برمیگشتیم ی آهنگ میخوند سر کوه بلند تاکی نشینم....وقتی تموم شد شما گفتی بابا آهنگ باباحاجی رو بزار.اشک منو درآوردی.ازون به بعد همش تو ماشین همون آهنگ روشن بود و هی تکرار میشد.بابابزرگم که ایرانشهر بود و شما همش میرفتی تو بغلش.ولی حرفاشو نمیفهمی.فقط بابابزرگ بهت میگه تو حسنی یا آرسام.خخخ.از سفر که برگشتیم من خیلی دلتنگ باباحاجی بودم ی آخر هفته که براتم بود باهم رفتیم خضری ولی بابا سعید کار داشت نیومد.قربون باباحاجی برم که جاش خیلی خالیه تا بلبل زبونی های شما رو ببینه.چقدر شمارو دوست داشت.عکساتو میزارم برات عشقم

عزیزم خاله و مامان حاجی ی هفته رفتن کربلا تا روحیه مامان حاجی هم یکم عوض بشه.ازونجا برات مامان حاجی ی دوچرخه خوشکل آورد که عکسشو میزارم برات.

 

 

پسندها (1)

نظرات (0)