پسرم مسلمان شد
پسر قشنگم من همش منتظر بودم تا باباحاجی زودتر بیاد و شما رو مسلمان کنه.بالاخره صبح روز چهارم باباحاجی جونم اومد و تو گوشت اذان و اقامه خوند و تو مسلمون شدی.امیدوارم مسلمون واقعی باشی پسرم و همیشه خدا رو به یاد داشته باشی.خدا بود که من و باباتو به هم رسوند و بعدش شما رو بهمون داد.باباحاجی جونم ممنون که پسرمو مسلمون کردین.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی