آرسامآرسام، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 1 روز سن داره

برای عشقمون

قربانی

تعیین جنسیت

1393/3/29 8:10
نویسنده : مامان و بابا
177 بازدید
اشتراک گذاری

نفسم سلام.الهی من فدات بشم پسر گلم.دیروز رفتم سونو,خانم دکتر همون اول بهم گفت که پسر دارم.نمیتونم توصیف کنم که چه حالی بهم دست داد,قلبم شروع کرد به تپش و نفسم حبس شده بود,اشکامم جمع شد.خیلی خوشحال شدم.پسر نازم من و بابا خیلی دوست داشتیم شما پسر باشی.همزمان سونوی سلامت هم داشتی عزیزم.دکتر همه جاتو چک کرد,ولی دوبار منو فرستاد بیرون و گفت برو یکم بشین و شیرینی بخور تا نی نی تکون بخوره.شما هم که تنبل,اصلا تکون نمیخوردی.بالاخره بعد یک ساعت انتظار تکون خوردی و چکاپت کامل شد.وقتی فهمیدم پسری,اول به بابا,بعد به مامانی و بعد به مامان جون زنگ زدم  و خبر دادم.همه مخصوصا بابا خیلی خوشحال شدن.حالا بابا سعیدت ی پسر پسری میزنه که بیا و ببین,منم که حسودیم میشه دیگه...

امیدوارم ی روزی ببینم که تو عشقم ی مرد کامل شدی و مثل بابات با اراده و کاری و به فکر پدر مادرت باشی.عزیزم امیدوارم طوری زندگی کنی که هم خدا و هم خلق خدا خوشش بیاد.پسرم همیشه برا همه کارت اول خدا رو در نظر بگیر.روزی که قوی و مرد شدی,من و بابات ضعیف میشیم,اون روز تنهامون نزار و هوامونو داشته باش.ما الان که جوونیم برای آسایش تو کار میکنیم و زحمت میکشیم,تو هم هیچ وقت فراموش نکن که من و بابات باید همیشه کنار هم باشیم,پس مواظبمون باش که هیچ وقت جدا از هم نیفتیم.تو مرد دوم زندگی منی,اول بابا,بعد شما.عاشق هر دو تون هستم...

پسندها (2)

نظرات (0)