آرسامآرسام، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 19 روز سن داره

برای عشقمون

قربانی

از22مهر99تا22فروردین1400

1400/1/26 13:51
نویسنده : مامان و بابا
221 بازدید
اشتراک گذاری

پسر گلم بعد تولدت همه کرونا گرفتن.بابایی یک هفته بستری شد.خیلی روزای بدی بود ما هیچ جا نمیرفتیم ولی شکر خدا به سلامت تموم شد.زمستون امسال بی برف و بارون بود متاسفانه.عید شد عمه سیما اینا اومدن چندروز رفتیم سرچاه خوب بود.ولی بعدش من سرما خوردم حسابی.شماهم ی شب تب کردی ولی شکرخدا زود خوب شدی.پسرم تو برج12 متوجه شدم خدا هدیه دومش رو تو دل من گزاشته.انشاله ی خواهر یا برادر کوچولو برای تو که عاشقشی.حسابی ذوق داری و همش شکم منو میبوسی.دلتم میخواد داداش یاشه تا بتونه باهات کونگ فو کاری کنه.من یکم حالم بد میشه غروبا ولی انشاله میگذره و فسقلمون به سلامتی دنیا میاد.پسرم تو فروردین متاسفانه من شوهرعمه خوبم اقای قاسمی رو از دست دادم.روحش شاد.از بعد تعطیلات عید رفتی دوره فشرده5ماهه پیش دبستانی کودک و اینده.خودت اصرار داشتی که بری و خیلی ئوست داری و خوشحالی.امیدوارم خدای مهربون از بیماری دورت نگه داره گل پسر قشنگم.عسای این 6ماهتم برات میزارم گلم

جدیدا عاشق کونگ فو و فیلمای جکی جان شدی.ازبس تمرین میکنی ی حرکتای خوبی هم یاد گرفتی.فدات بشم من

 لوبیایی که کاشتی

 چپه شدی موقع خواب

 شطرنجو بابا سعید برات درست کرد مهره هاشو

 جیک جیک و جوک جوک

 هرچی دستبند داری میندازی تو دستت

 شب چله خاله سارا

 جوجه هاتو خوردیم ولی به تو الکی گفتیم گربه خورده

 خستگی ظهر در برگشت از خونه اقاجون

 سفره هفت سین مرکز

 خمیر خونگی که باهم درست کردیم

 شدی عاشق ازمایش کردن

پسندها (3)

نظرات (0)