آرسامآرسام، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 9 روز سن داره

برای عشقمون

قربانی

عکسهای46تا47ماهگی آرسام

1397/8/8 11:25
نویسنده : مامان و بابا
226 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزم بالاخره پروژه به اتمام رسید و شما حاضرشدی بری کودک و آینده.خداروشکر که هر روز میری باعلاقه.صبحا میبریمت خونه مامانی اونجا مامانی حاضرت میکنه بار بابا میاد دنبالت میبرت مرکز و باز میاد دنبالت ظهر میارت خونه مامانی نهارتو میخوری تا من تعطیل بشم و بیایم دنبالت.فدات بشم.طفلی باباسعید 4بار باید بره برگرده.خخخ

این ماه دو روز رفتیم زاهدان و به شما با امیرمحمد حسلبی خوش گذشت و برا خودت ازونجا ی پیانو هم خریدی عشقم.ذوروزم رفتیم سرچاه همه باهم با عمه سیما اینا.اونجام بهت حسابس خوش گذشت.بناسس خونه آقاجونم باباسعید شروع کرده و تو برای اولین بار که رفتی تو خونه دیدی اونجوریه میگفتی وای اشتباه اومدیم.خخخ

روزای اول رفتن به مهد برای اینکه علاقت بیشتر بشه لپ لپ و پفیلا برات من یا خاله فریده میخریدیم میدادیم یواشکی تیچر به عنوان جایزه بهت میداد عزیزم.

پسرم این ماه مامانی چند روز رفت مشهد دکتر و تو همش با خاله فریده بودی.صبحا میرفتی اونجا.باز ظهرا از مهد بابا میبردت اونجا نهارای خوشمزه خاله رو میخوردی.خخخ

ا این شام ی شب عشقم که مامانش براش درست کرده

 این تفنگی که خریدم و به عنوان جایزه تیچر بهت داده

 این پیانویی که از زاهدان خریدیم

 ایت کیسه بکسی که خاله فریده برات از زاهدان برات خریده

 این تفنگو عمه سهیلا برات خریده

 ابن بچه جغد طفلی رو عماد تو سرچاه گرفت ولی بعد بردش گذاشت سرجاش 

 

پسندها (1)

نظرات (0)