عکسهای 35تا36ماهگی آرسام

پسر نازنینم این ماهم مثل بقیه ماهها گذشت و شما سه سالت شد.چقدر زود واقعا میگذره.اول اینکه از 10مهر فرستادمت کودک و اینده.اونجا رو خیلی دوست داری و با ذوق میری فعلا که.ما هنوز خونه مامانی هستیم و خونمون آماده نشده.شبا ظرف غذاتو با لباس و کیفت آماده میکنم.صبح باباسعید میاد دنبالت میبرت مرکز و باز ساعت یک میاد دنبالت.خیل وقتا هم با خاله فریده میری و برمیگردی.ی شب که برای خرید دوش حموم به مغازه رفتیم و منو بابا در حال حساب کردن بودیم که 330تومن شده بود.یهو ی صدای مهیب شد.برگشتم دیدم 4تا سنگ توالت روی هم افتاده وخداروشکر روی تو نیافتاده بود.اینقدر خوشحال شدم تو چیزیت نشده که میخندیدم.شما میخواستی از تو وان ی کارت برداری که خوردی به سنگ توالت و همش افتاده روهم و همون خارجی که قیمتش270تومن بوده شکسته که البته فدای سرت.عکسم گرفتم ازت.مغازه داره پول سنگ شکستشو ازمون گرفت.خخخاوایل مهر عمو محمد از مکه برگشت و دستش درد نکنه برای شما سوغات آورده بود که عکسشو میزارم.متاسفانه آخر ماه سرما خوردی و دو روز از خواب پا میشدی چشمات بسته بودن که مامانی برات با چای میشسته.امسال تولد نشد برات بگیرم چون خونمون آماده نبود هنوز.انشاله زودتر آماده بشه تا سه تایی بریم باهم توش زندگی کنیم و بزرگ شدن آرساممون رو ببینیم.اینم عکسهای این ماه برای عشقم

سوغاتی مکه