آرسامآرسام، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 15 روز سن داره

برای عشقمون

قربانی

عکسهای34تا35ماهگی آرسام

1396/11/7 21:29
نویسنده : مامان و بابا
954 بازدید
اشتراک گذاری

پسر خوشکلم مامان 24مرداد دو روزه رفت تهران همایش.باز تنها گذاشتمت و رفتم عشقم.هروقت زنگ زدم که چی میخوای گفتی تفنگ و چاقوی اسباب بازی.منم تو فکر بودم برات وسایل جنگی بخرم ولی تهران ندیدم و از راه رسیدم با تموم خستگی به باباسعید گفتم منو برد مغازه بهداد و واست وسایل جنگی گرفتم.خودمم از تهران برات لباس پلیسی گرفته بودم.وقتی رسیدم خونه و وسایلارو دیدی به قدری ذوق کردی که نمیتونستی حرف بزنی و فقط میگفتی اوووووو.

مامان در 20شهریور از پایان نامش دفاع کرد و راحت شد.مرسی از باباسعید که که تو این دوسال همیشه کمک حالم بود.هفته بعد تهران رفتیم خضری و ی سر به مامان حاجی و خاک باباحاجی خوشکلم که خیلی دلتنگشیم بزنیم.هفته بعدش رفتیم سرچاه و شما رفتی تو اتاق از داخل ذرو قفل کردی.هم ازت عکس گرفتیم و هم فیلم.خاطره شد حسابی.خونه جدیدمون هم که با زحمتای باباسعید داره کم کم تموم میشه انشاله.هرکی میاد خئنه رو ببینه شما با ذوق بهش نشون میدی خونه رو.ازت میپرسیم کی میخواد خونمونوتمیز کنه.میگی زن صالح.تو عشق شدی پسرم.من و بابا خوشحالیم که خدا شمارو به ماداده.انشاله بتونیم اونظور که خدا دوست داره تو رو بزرگ کنیم.پسرم راستی تواین ماه ی روزبرای اولین بار خاله فریده و مامانی شمارو حاضر کردن وبردن کودک واینده.من یهو عکستو دیدم کلی ذوق کردم.انشاله ورودت به دانشگاه پسرکم.یجمله که این مدت موقع نشستن و بلندشدن میگ یاینه:ای خدا جان رحمان رحیم

اینم وسایل پلیسی که از تهران برات گرفتم عشقم:

اینم سوغات عمه سهیلا از کیش برای شما:

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)